دندونای بالایی و مصایبش
ال ای جونم سلام
عزیزم خیلی خوشحالم که حالت خوب شده...دو هفته ژیشدندونای بالات شروع کردن به در اومدن اونمچهار تا با هم...خیلی اذیت شدی گلم...شبا با جیغ بیدار میشدی و نیم ساعت یه ساعت همین جور گریه میکردی...بابایی بغلت میکرد تو خونه میگردوندت میبرد پیش گلها تا اروم میشدی...دو روزم رفتیم خونه مامان جون چون تب کرده بودی و من خیلی از تب میترسم .....
تا اینکه تبت پایین اومد و متوجه شدم که بدنت پر دونه های قرمزه ...وای نمیدونی چه خوفی کردم فک کروم سرخک گرفتی...پیش دکتر نویدنیا...همین که دیدت بدون اینکه معاینه کنه فقط پرسید تب کرده بود...و وقتی من گفتم بله گفت این بچه بیماری "رزولا" گرفته که از گروه سرخکه اما خطر نداره دارو هم نداره چهر روز طول میکشه و خوب میشه...دقیقا روز چهارم دونه ها محو شدن و تو خوب شدی خدا رو شکر...اما تو این دو هفته اصلا اشتها نداشتی و نسبت به ماه پیش دویست سیصد گرمم وزن کم کردی...هر کی میبینه زودی میگه پس چرا ال ای جوجه شده لاغر شده منم کلی غصه میخورم...همش بهت میرسم بلکه وزن بگیری...دکترم میگه شیر زیاد بده 33 سیسی ...اما نمیخوری فقط شبا خوب شیر میخوری....البته عشقم تنت سالم باشه نخواستیم تپل بشی...اون موقع مجبوری مثل مامان همش رزیم بگیری...ههههه
اخی قربون چشمتی معصومت بشم من الهیی...نبینم دیگه بی حال و مریض باشی عسلم